فرق بازاریابی و تبلیغات
بازاریابی و تبلیغات دو مفهوم کاملا متفاوت اما مرتبط با یکدیگر هستند. شما با درک درستی از معنای بازاریابی و همچنین تفاوت آن با تبلیغات، می توانید گفتگوهای سازنده تری پیرامون موضوعات مربوط به کسب و کارتان داشته باشید. هر چقدر میزان شناخت و آگاهی شما در مورد اینکه دقیقا چه مواردی تبلیغات و بازاریابی را از یکدیگر متفاوت می کند، افزایش یابد، جلسات شما با کارمندان و سایر همکارانتان می تواند دقیق تر و موثرتر برگزار شود.
بازاریابی چیست؟
بازاریابی فرآیند مداومی است برای اطمینان از اینکه محصول یا خدمات شما برای بازار و خریداران بالقوه شما جذاب است یا خیر. به همین دلیل می توان بازاریابی را یک فرآیند بسیار پیچیده معرفی کرد.
به عنوان مثال، ممکن است شامل بازاریابی رابطه مند باشد، به این معنا که شما باید رابطه کاری خود را با مشتریان و مصرف کنندگان تان تقویت کنید. ممکن است لازم باشد اقداماتی برای دوبرابر کردن امتیازات مشتری ، افزایش رضایت مندی مصرف کنندگان، وفادار نگه داشتن آن ها به برند خود و توانایی ارائه مراقبت و پشتیبانی موثر پس از فروش تمرکز کنید.
به هر حال تبلیغات همانطور که در ادامه خواهیم دید، شامل بسیاری از فعالیتهای مختلف است که در نهایت از هدف اصلی بازاریابی پشتیبانی میکند، یعنی اینکه کسبوکار شما را در معرض دید بیشتر قرار می دهد و آن را برای مشتریان تان جذابتر میکنند و در نهایت سبب افزایش درآمد شما می شود.
در واقع می توان گفت که بازاریابی اصطلاح گسترده تری نسبت به تبلیغات است، به بیان ساده تر تبلیغات زیر مجموعه ای از بازاریابی است. اما قبل از اینکه بتوانید کاری در سمت تبلیغات انجام دهید، باید بسیاری از فعالیتهای بازاریابی مانند برندسازی، تحقیقات بازار، موقعیتیابی، قیمتگذاری و موارد مشابه را پوشش دهید.
تبلیغات چیست؟
حالا بیایید روی تبلیغات بزرگنمایی کنیم. تبلیغات را می توان زیرمجموعه ای از بازاریابی در نظر گرفت زیرا تمام فعالیت های تبلیغاتی شما مانند تبلیغات بومی، تبلیغات فیس بوک، پست های حمایت شده از لینکدین، تبلیغات پیش از پخش یوتیوب و غیره به طور کلی از اهداف بازاریابی شما پشتیبانی می کنند.
تصور این مورد که تبلیغات عمدتا شامل انواع روش های بازاریابی پولی است، کاملا نادرست است زیرا تبلیغات میتواند شامل فعالیتهای مختلفی مانند ایجاد کمپینهای خلاقانه جدید برای مجموعههای فصلی، تعیین مکان قرار دادن تبلیغات و جمعآوری اطلاعات و دادههای مربوط به مشتریان و کاربران بالقوه باشد.
اگر تمایل دارید به درک بهتری از تبلیفات و بازاریابی دست پیدا کنید، پیشنهاد می کنیم در ادامه با ما همراه باشید چرا که قصد دریم شش تفاوت کلیدی بین تیلیفات و بازاریابی را با هم بررسی کنیم. در پایان این مقاله، می توانید به وضوح درک کنید که این دو اصطلاح در عین مرتبط بودن از یکدیگرمتفاوت هستند.
بررسی6 تفاوت اصلی بین بازاریابی و تبلیغات:
1. مسئولیت ها
با توجه به اینکه هدف تیم های بازاریابی اطمینان از سودآوری یک تجارت از ابتدا تا انتها است، مسئولیت های یک تیم بازایابی شامل موارد زیر می شود:
-
نام تجاری: برند شما باید به گونه ای تعریف شود که به خوبی معرف شما و اهدافتان در بازار باشد. دقت کنید که نحوه عمل، برقراری ارتباط و دعوت افراد بالقوه به کسب و کارتان است که شما را از سایر مشاغل در همان فضا متمایز می کند. برند شما همان چیزی است که در ذهن مصرف کنندگان ماندگار می شود.
-
تحلیل روند و ردیابی رقبا: تیم های بازاریابی باید بدانند که برند شما در مقایسه با رقبای فعلی شما در کجا قرار دارد و این ویژگی شامل شناخت روندهای بازار نیز می شود. تیم های بازاریابی مراقب کمپین های رقبای خود، موضوعات پرطرفدار در صنعت خود و آنچه مشتریان در مورد آنها و رقابتشان می گویند، خواهند بود.
-
مدیریت ارتباط با مشتری: تیمهای بازاریابی میتوانند از نظرسنجی و مصاحبه در میان سایر ابزارها و بررسی نظرات استفاده کنند تا بهتر متوجه بشوند که آیا کسبوکارشان انتظارات مشتریانشان را برآورده میکند یا خیر.
-
همسویی بین بخش ها: تیم بازاریابی شما تنها تیم در تجارت شما نیست، از آنجایی که بسیاری از دپارتمانها با یکدیگر همکاری میکنند تا یک کسبوکار را روان نگه دارند، تیم بازاریابی شما مسئول این است تا اطمینان حاصل کند که همه بخشهای فعالیتهای بازاریابی، نام تجاری و اهداف شما را به خوبی درک کنند.
-
تحقیق بازار و توسعه استراتژی: مسئولیت مستمر تیم های بازاریابی اطمینان از سود دهی کسب و کار است. آنها باید ببینند چه چیزی در بازار داغ و مورد توجه مردم است، از ابزارها و استراتژیهای بازاریابی مؤثر بهره ببرند، نرمافزار و برنامههای جدیدی را مدیریت کنند که به کسبوکارشان کمک و در حمایت از سایر نقشهای عوامل شرکت، مانند مدیریت مشتری و پشتیبانی پس از فروش، روانتر عمل کنند.
-
بودجه بندی و بازده سرمایه گذاری: یکی از مهم تریم وظایف یک تیم بازاریابی این است که مطمئن شود که مدیران شرکت بیش از حد هزینه نکنند. بر اساس دادههای سال به سال، تیم بودجه بازاریابی خود را برنامهریزی میکند و مطمئن میشود که تمام فعالیتهای بازاریابی در محدوده بودجه آنها قرار میگیرد. آنها همه این کارها را با آگاهی از بازده سرمایه گذاری مورد نظر خود انجام می دهند تا مطمئن شوند که کسب و کار سرپا باقی می ماند.
از سوی دیگر، بیایید نگاهی به مسئولیت های تبلیغاتی بیندازیم:
-
تحلیل مشتری: شناخت مشتریان فعلی و ارتباط آنها با کسب و کار شما می تواند به تیم شما کمک کند تا کمپین های بهتری راه اندازی کند و راهبردهای بازاریابی را توسعه دهد تا بهتر بتواند به برندی که توسط تیم بازاریابی شما مدیریت می شود، خدمت کند.
-
ارائه ی استراتژی ها و طرح های تبلیغاتی: چه با مشتریان برای رفع نیازهای تبلیغاتی آنها کار میکنید یا چه با آژانسهای تیلیغاتی، باید حتما در جریان باشید که تیم تبلیغاتی مسئول ارائه استراتژی برای بازاریابی کسبوکار است. فعالیت هایی مانند فعالسازیها، فرآیندها و بودجهای که برای اجرای یک استراتژی تبلیغاتی لازم است، از جمله مهم ترین وظایف یک تیم تبلیغاتی است.
-
خرید رسانه ای: از آن جایی که تیمهای تبلیغاتی در صدر مؤثرترین کانالهای بازاریابی برای کسبوکار بر اساس دادههای صحیح هستند، بنابراین میتوان آن ها را به عنوان بهترین منبع برای دسترسی راحت به مشتریان یک کسب وکار در نظر گرفت.
-
تحقیق و مدیریت تولید خلاق: تیمهای تبلیغاتی مسئولیت برنامهریزی، منبعیابی، ایجاد و توزیع داراییهای خلاقانه هستند که در طرح تبلیغاتی اجرا میشوند.
-
ارتباط بین ذینفعان: مدیران اکانت آژانس تبلیغاتی وظیفه دارند مشتریان را از پیشرفت کارشان مطلع کنند و در عین حال لیست افراد پروژه تیم خلاق آژانس خود را حفظ کنند.
2. هدف
در حالی که هم بازاریابی و هم تبلیغات در نهایت هدف مشترکی دارند تا مطمئن شوند که یک کسب و کار از طریق فروش مداوم سودآور باقی می ماند، اما از چند جهت دارای اهداف متمایزی نسبت به یکدیگر هستند.
هدف بازار یابی:
-
افزایش فروش
-
جذب مشتری جدید
-
حفظ مشتریان فعلی
-
حفظ برندسازی ثابت
-
مدیریت و ایجاد فرصت های فروش
-
توسعه محصول
-
ردیابی نتایج تمام ابتکارات بازاریابی به عنوان یک اصل کلی
هدف تبلیغات:
-
جذب خریداران برای اولین بار برای خرید
-
اطلاع رسانی یا یادآوری به مشتریان در مورد وجود برند شما
-
متقاعد کردن مشتریان برای خرید از طریق تبلیغات
-
با افزایش وفاداری به برند، مشتریان را راضی و خوشحال نگه دارید
-
قوی نگه داشتن تصویر برند
-
کسب و کار خود را به عنوان گزینه برتر در میان سایرین در بازار معرفی کنید
-
ایجاد انگیزه در مشتریان فعلی برای خریدهای تکراری
3. تکنیک های مورد استفاده
از آنجایی که بازاریابی و تبلیغات اهداف متفاوتی دارند، جای تعجب نیست که از تکنیک های متفاوتی برای رسیدن به اهداف مذکور استفاده می کنند.
تکنیک های به کار رفته در بازار یابی
-
بازاریابی درونگرا: استفاده از استراتژی های ارگانیک جهت جذب مشتریان بیشتر به کسب و کارتان.
-
بازاریابی محتوا: بازاریابی محتوا می تواند از طریق پست های رسانه های اجتماعی مانند اینستاگرام یا یوتیوب برای ایجاد محتوای قانع کننده ای باشد که توجه افراد جدید را به خود جلب کند و همچنان مشتریان را علاقه مند نگه دارد.
-
بهینه سازی موتور جستجو: با رتبهبندی کسبوکارتان در Google، میتوانید مشتریان را بدون هزینههای غیرضروری جذب کنید.
-
بازاریابی ایمیلی: کسب و کار شما می تواند از طریق کمپین های ایمیلی، خبرنامه ها و تبلیغات با مشتریان در ارتباط بماند.
-
بازاریابی وابسته یا افیلیت مارکتینگ: با مشارکت با شرکت های مناسب که امکان دسترسی به مشتریان بیشتری را دارند، می توانید از سایر افراد قابل اعتماد استفاده کنید تا در ازای دریافت کمیسیون، برند شما را برای شما بازاریابی کنند.
تکنیک های به کار رفته در تبلیغات
-
تبلیغات سنتی: به عنوان مثال چاپ، تلویزیون یا رادیو
-
تبلیغات خرده فروشی: به عنوان مثال بازاریابی قفسه و مواد تبلیغاتی در فروشگاه. تبلیغات دیجیتال، به عنوان مثال تبلیغات رسانه های اجتماعی: برای نمونه بازاریابی ویدئویی، پیوند محتوا، پست مهمان و غیره.
-
تبلیغات بومی: به عنوان مثال نوشتن یک پست وبلاگ بومی برای ترویج مزایای تامین مالی جمعی. این مورد کمتر از یک تبلیغ قرار داده شده برای مطابقت با تجربه معمول مشتری در یک پلت فرم یا وب سایت خاص است.
-
تبلیغات بیلبورد
-
تبلیغات موبایل در اپلیکیشن ها
4. سرمایه گذاری مورد نیاز
از آنجایی که تبلیغات بیشتر با پرداخت هزینه همراه است، باید یکی از گران ترین فعالیت های بازاریابی باشد که کسب و کار شما در آن سرمایه گذاری می کند.
مقدار این هزینه ها ممکن است به افرادی که برای اجرای برنامه های تبلیغاتی کار می کنند بستگی دارد، از جمله فریلنسرها و پیمانکاران و همچنین آژانس هایی که کمپین های خود را با شما ایجاد، برنامه ریزی و گزارش می دهند.
اگر قصد دارید با استفاده از استعدادهای داخلی تبلیغ کنید، ممکن است لازم باشد افرادی مانند استراتژیست ها، خریداران رسانه، نویسندگان، ویراستاران ویدئو و غیره را مجاز کنید.
بدیهی است که هر پلتفرم تبلیغاتی با توجه به دایره ی مخاطبانش، از تلویزیون گرفته تا رسانه های اجتماعی، هزینه خاص خود را برای قرار دادن تبلیغات شما در پلتفرم خود دارد.
از آنجایی که فعالیت های بازاریابی شامل عناصر دیگری مانند برندسازی و تحقیقات مشتری و روند انجام کار است، هزینه های بازاریابی به طور کلی می تواند موقعیت ها و ابزارهای مختلف مورد نیاز برای حمایت از این اهداف بازاریابی را پوشش دهد.
به عنوان مثال می توان به استخدام مدیران محصول، مدیران برند، مدیران فروش، یا تحلیلگران تحقیقاتی اشاره کرد که می توانند اطمینان حاصل کنند که هر فعالیت بازاریابی در کسب و کار شما پشتیبانی می شود.
اگر شرکت شما در حال برنامه ریزی برای تغییر نام تجاری یا همان برند در آینده است، ممکن است نیاز باشد بخش بزرگی از بودجه بازاریابی شما صرف تحقیق و توسعه تغییر نام تجاری و همچنین هزینه های بعدی شود تا اطمینان حاصل شود که بازار از تلاش های شما برای تغییر نام تجاری آگاه است.
و در نهایت، سرمایه گذاری های بازاریابی همچنین می تواند شامل نرم افزارها و ابزارهای مختلفی باشد که برای پشتیبانی از سایر فعالیت های بازاریابی نیاز دارید. این سرمایه گذاری ها ممکن است شامل ارائه دهندگان بازاریابی ایمیلی، نرم افزار بازاریابی ارجاعی یا شرکت های تحقیقاتی برای انجام تحقیقات و گزارش های دقیق مشتری باشد.
5. معیارهای سنجش موفقیت
هم در بازاریابی و هم در تبلیغات، کسب و کار شما باید در صدر تحلیل های بازاریابی خود بماند و آن را مدیریت کند. انجام این کار حتی با وجود هزینه های بالا، سودآوری را در بلندمدت تضمین می کند.
در ادامه نمونه هایی از معیارهای مختلف موفقیت برای بازاریابی و تبلیغات آورده شده است.
معیارهای سنجش موفقیت در بازار یابی
-
امتیاز خالص پروموتر که به معنای استاندارد طلایی معیارهای ارتباط با مشتریان و تجربه مشتری است
-
رضایت مشتری
-
ارزش ماندگاری و طول عمر مشتری
-
گردش مالی فصلی و سالانه
-
سهم بازار
معیارهای سنجش موفقیت در تبلیغات
-
بازگشت هزینه تبلیغات
-
دسترسی و برداشت
-
میزان تعهد
-
تبدیل افراد ببینده تبلیعات به مشتری
6. ایجاد نتایج
در نهایت، بیایید ببینیم چه مدت طول می کشد تا هر کدام برای کسب و کار شما نتایج مفیدی را ایجاد کنند. به یاد داشته باشید که تبلیغات بخشی از بازاریابی است، بنابراین باید منطقی باشد که تبلیغات برای برند شما نتایج و بازدهی سریعتری داشته باشد، در حالی که فعالیتهای بازاریابی بلندمدتتر بوده و برند شما را برای آینده آماده میکند.
شما می توانید کمپین های تبلیغاتی را جهت بررسی یک دوره خاص برای نظارت بر نتایج در نظر بگیرید. بنابراین، اگر یک کمپین یک ماهه دارید، به راحتی می توانید نتایج تولید شده پس از اتمام ماه گفته شده را ببینید.
توجه کنید که شما باید به بازاریابی به عنوان یک فرآیند مادام العمر نگاه کنید، یعنی همزمان با اینکه کسب و کار و نام تجاری شما همراه با تعداد مشتریان و روندهای مربوط به کسب و کارتان تکامل می یابند، باید فعالیت های مربوط به بازاریابی محصولات وخدمات تان را هم افزایش دهید. این نکته را به خاطر بسپارید که با رسیدن به درآمد و آمار بالای مشتریان هرگز نباید اینکونه فکر کنید که کار تمام است و دیگر نیازی نیست تا به نظارت بر نتایج تلاش های بازاریابی خود ادامه دهید!.
سعی کنید سلامت برند، درک مشتری و مجموع همه کمپین های خود را بررسی کنید تا به بتوانید ببینید که تلاش های بازاریابی مداوم شما چقدر خوب پیش می رود و انجام آن چقدر لذت بخش و با نتایج مفید همراه است.
نتیجه گیری:
فقط به این دلیل که تبلیغات و بازاریابی دو روی یک سکه به نظر می رسند به این معنی نیست که آنها یکی هستند. ما در این مقاله سعی کردیم شما را از طریق شناخت تفاوتهای اساسی بین این دو راهنمایی کنیم تا شما، شرکت و مشتریانتان بتوانید هنگام برنامهریزی و نظارت بر تلاشهای بازاریابی یا تبلیغات، مکالمات سازندهتری داشته باشید و رضابت مندی بیش تری را تجربه کنید.